سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و شهادت امام هادی علیه‌السلام

شاعر : غلامرضا سازگار
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
قالب شعر : مربع ترکیب

ای کـعـبـۀ دل کـوی تو یا حضرت هـادی           وی قبلۀ جان روی تو یا حضرت هادی

ای چشم همه سوی تو یا حضرت هادی           ای خلق ثـنـاگوی تو یا حضرت هادی


آئـیـنـه اجلال نـبــی کـیست تـویـی تو

چـارم علی از آل نبی کیست تویی تو

تو اخـتـر بـرج نـبـوی شـمـس هُـدایی           مــاه عـلــوی آیـنـه ی حـسـن خـدایــی

فـرمـاندۀ ملک قـدر و جـیـش قـضایی           آری تو عـلـیّ ابن جـواد ابن رضایـی

خـوبان جهـان نور هدایت ز تو دارند

ارواح رسـل روح ولایت ز تو دارنـد

تـو جـانـی و در کـالـبـد کــلّ وجـودی           تـو وجـه خـدا آیـنـۀ غـیـب و شهـودی

تو نیّت و تکـبیر و قـیـامیّ و قـعـودی           تو رابـطـۀ خـلـق و خــداونـد و دودی

از فـیض تو مـنّت به سر خلـق نهادنـد

با مهـر تو دادند به مـا آنـچـه که دادند

ای گـوهــر تـوحـیـد به درج دهـن تـو           روئیده به هر سو گل وحی از چمن تو

انــوار خـدا در تو و حُـسن حَـسن تـو           ما جـامـعــه داریـم ز فـیـض سخـن تو

زین جامعه دل سوی تولای تو راهی است

هر جمله آن جلوه ای از وحی الهی است

از سامره خیزد به فلک نـور حـقـایـق           دل ها به طواف حـرم قـدس تو شـایق

مرهون تو روز و شب و ساعات و دقایق           روزی خور خوان کرمت جمله خلایق

مـدح تـو نـدای حق و جـبـریـل منادی

نـام تو عـلــی کـنـیه زیبـای تو هــادی

من آبــرو از خـاک در سـامــره دارم           من خـاطـره هـا از سـفـر سـامـره دارم

من جلوۀ طور از شجـر سـامـره دارم           من عشـق دو قرص قـمر سامره دارم

هر جا که روم مرغ دلم در حرم توست

چشمم به تو و لطف و عطا وکرم توست

تو حجّـت حق خـلق به تـأئـید تو بـنـده           تـوحـیـد و نـبـوّت به تـولاّی تـو زنــده

جـبـریـل به بـام تو یـکی مرغ پـرنـده           در بـین قـفـس رام تو شـیــران درنــده

کردند چــو بر مـاه جـمــال تو نـظاره

پـروانـه صفـت دور تو گـشتند هـماره

نـور تو که از صبح ازل تافـته در دل           خـامـوش نـگــردد به هزاران متـوکّـل

هرگــز نشود محـو، حق از فتنه باطل           آری نـرسـد بـار کـج خـصـم به منزل

قـرآن همه را با سخن وحی دهـد پـنـد

هر چـیز بود فـانی بجز وجه خـداونـد

ای جود توهمچون یم و افلاک حبابت           آوخ که رسـید از سـتـم خـصم عـذابت

گریم به تو و غـصّه بی حدّ و حسـابت           افـسـوس که بردند سوی بـزم شـرابت

بر خیرگی خصم وبه بی شرمی او اف

خاکم به دهن جام می ات کرد تعـارف

توآیه تطهیری و رجس از توبه دوراست           دل جای خدا و دهنت چشمه نور است

وای ازمتوکّل که چه بی شرم وجسوراست           مست می و مست ستم ومست غرور است

با آن شرف و عزّت و اجـلال معـانی

میخواست که در محفل اوشعر بخوانی

خواندی دوسه بیتی که بهم ریخت سرورش           بر خاک فکـندی زیر تخت؛ غـرورش

گـفتی سخن از آدمی و تنـگی گـورش           افتاد به تن لرزه بدان قدرت و زورش

لـرزیــد ولـی در پـی اظـهـار نـدامـت

می زد همه دم تیـشه به طـوبای امامت

فریاد که زد زهر ستم شعـله به جانت           افسوس که مسموم شدی چون پدرانت

آوخ که زتن رفت برون تاب و توانت           سوزد جگـرم بر تو و غـم های نهـانت

میثم که به دل سوز و به سر شور تو دارد

باشد که به خاک حرمت چهـره گذارد

نقد و بررسی

ابیات زیر در تمام سایت‌ها « تا جائیکه ما بررسی کردیم» حتی سایت نخل میثم بصورت زیر آمده است که احتمالا اغلاط تایپی است و موجب بر هم خوردن وزن، آهنگ و معنای شعر شده است، لذا جهت رفع نقص اصلاح گردید



قــرآن همه را با سخن وحی دهـد پند           هر چیز بود فانی جز وجه خـداونــد